هنوز

هنوزم آسمانم را تو خورشیدی....

هنوزم آسمانم را تو خورشیدی....

هنوز

چشمم به لطف توست،
اگر زنده ام هنوز....

عاصی و رو سیاه،
ولی بنده ام هنوز....


آخرین نظرات

۱ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

- در ایام قطعی بلاگفا، رویداد فرهنگی نمایشگاه کتاب رو داشتیم که من  و دخملک هم یه روزش رو باهم رفتیم نمایشگاه کتاب...نمیدونم کلیپ مهران مدیری رو در مورد نمایشگاه کتاب دیدید یا نه...ولی چقد با تک تک کلماتش موافقم! بخصوص اون قسمت پیک نیک در فضای سبز نمایشگاه! برای رفتن به نمایشگاه، کوچکترین و سبکترین کیفم رو انتخاب کردم که دست و پاگیر و سنگین نباشه و بتونم راحت بگردم. کفش ورزشی پام بود که راحتتر باشم...اون وقت باورم نمیشد! خانومه یه فلاکس چایی یه دستش بود و یه زیرانداز تاشده دست دیگه ش و با اونا داشت میگشت!

- چند وقت پیش، فیلم "رخ دیوانه" رو دیدم...شروع فیلم برام دافعه ی زیادی داشت...به حدی که ترجیح میدادم سینمارو ترک کنم تا دخملک فیلمو نبینه...گوشیمو دادم بهش تا با بازی سرگرم بشه...اما فیلم از نیمه به بعد خیلی جذاب شد...ببینید، اما ترجیحا" بدون حضور کودکتون... 

- آدم گاهی اوقات با خودش دچار چالش میشه...دچار یک دوگانگی عجیب... در عین لذت، در عذابه...درعین شادی، غمی سنگین تو قلبشه...در عین کلافگی و غم، یه حس مخملی خوشایند در درونش آرومش میکنه...در عین دوست داشتن، بدش میاد...در عین خستگی، فعالیت میکنه...در عین تلاش، تمام اعضا و جوارحش، خوابند...در عین عاشقی و شیفته گی، پای باورش می لنگه...خلاصه اینکه، آدم خیلی وقتا با خودش در تضاده...دارم فکر میکنم این تضادهای درونیه که باعث میشه، هیچ حسی، لذت بخش نمونه...مثلا" اگر وقتی شادی، به غم اذن دخول به قلبتو ندی، اون شادی میچسبه به تمام وجودت و باعث بالندگیت میشه...یا در اوج عشق، اجازه ندی شک تو دلت لونه کنه...یا در تکاپوی فراموشی، بصورت سادیسمی تلاش در یادآوری خاطرات نداشته باشی...خلاصه اینکه در یک جدال خستگی ناپذیر با درونمون به سر می بریم و نمیذاریم هر احساسی رو، بصورت ناب و خالص بچشه....

- یه چندتا پیشنهاد به صورت تصویری:  

اگه داخل کشوها چیده شده و مرتبه و فقط احتیاج به خاک گیری داره و حوصله ندارید همه چیو خالی کنید و از سر بچینید، سر لوله ی جارو برقی، جوراب زنونه بکشید و باهاش خاک روی وسایل داخل کشو رو بگیرید!   

 

اگه میخواید پیاز باریک خورد بشه، از پوست کن استفاده کنید.   

بطریهای دلستر میتونن گلدون دیواریهای قشنگی باشن.   

نیمرو هم میتونه قشنگترین و پر عشق ترین غذا باشه  :) 

گوشیتون رو میز شرکت!   

یک بار برای همیشه، تکلیف این سیمهارو روشن کنید! واللا!   

موزها رو پوست بکنید، داخل کرم شکلاتی که درست کردید، فرو کنید و روش مخلفات خوشمزه بپاشید، نوش جان  

برای روزهای گرم تابستون، هیچ چیز مثل یک لیوان آب خنک پر یخ نمی چسبه، اما همون آب هم میتونه رنگارنگ باشه و زیبا  

یه صندلی کوچولوی خوشگل برای اتاق فرزندتون درست کنید...   

اگه جای وسایل سنگین، مونده روی فرشتون، یخ بذارید در محل فرورفتگی فرش و بذارید بمونه تا آب بشه.  درست میشه.  

 

- در آخر، دعوتتون میکنم به شنیدن آهنگ...خیلی قشنگه...متن و ترجمه ی آهنگ رو براتون میذارم در ادامه مطلب... 

 Irem Derici – Kalbimin Tek Sahibine


یلدا ...