هنوز

هنوزم آسمانم را تو خورشیدی....

هنوزم آسمانم را تو خورشیدی....

هنوز

چشمم به لطف توست،
اگر زنده ام هنوز....

عاصی و رو سیاه،
ولی بنده ام هنوز....


آخرین نظرات

۵ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۷ ثبت شده است

مثل لاک پشت...

آره مثل لاک پشت...بهترین کار همینه...مثل لاک پشت سرم رو بکنم تو لاکم و به طرز خیره کننده ای تلاش کنم تا نبینم و نشنوم!

توی همون لاکم خوش باشم با دلخوشهای کوچکی که غم و درد رو در لحظه با پنبه سر میبرند...

مثلا دلم خوش باشه که این بار دیگه بذرای ریحون تبدیل میشن به ریحونای خوشبو و خوش طعم...

یا مثلا وقتی دور چشمم رو سیاه میکنم تو دوس داری و فکر میکنی خوشگل شدم...

یا حواسم باشه نون و برنج و شکلات کم بخورم...

یا رنگ شالم رو با رنگ کفشم ست کنم یا رنگ مانتوم یا رنگ پیرهن تو!

اصلا تمام محتویات کیفم رو بریزم بیرون و از اول بچینم! 

میتونم لاکم رو پاک کنم و یه رنگ دیگه لاک بزنم!

میتونم رنگ قرمز بخرم و همه گلدونام رو قرمز کنم...

میتونم بشینم رو سنگایی که از لب دریا جمع کردم شعر بنویسم یا رنگشون کنم...گفتم لب دریا، لب تو بر یاد آمد!

اصلا میشه بشینم تو ماشین و آهنگ مورد علاقه م رو بذارم و صداش رو بذارم رو سرم!

یا نه، خیلی خانومانه و به مقتضای سن، یه غذای خوشمزه بپزم و یه میز قشنگ بچینم و نشینم منتظر تا از در درآیی! غمم بزدایی! عشق بیفزایی!

آره...

بسه غم دیروز و پریروز و فلان سال و فلان حال و فلان مال که بر باد فنا رفت!

عبارت " move on" چقدر خوبه و جامعه...یه جور گذر کردن و رفتن و دل کندن...تمام کردن...دل کندن مطلق....

در مواجهه با رویدادی ناخوشایند،

- هم میشه اون واقعه رو قاب کرد، آویزون کرد به دیوار دل، تا به محض کوچکترین تلنگری، تابی بخوره و صاف بیاد وایسه جلوی چشمات...

- هم میشه move on کرد...

نمیشه تمام عمر زانوی غم به بغل گرفت و نقش یک قربانی رو بازی کرد...

یلدا ...

من اینجا هستم...همونقدر سنگین...همونقدر ابری...

چای لبریز از گلاب روی میز یخ زده و دیگه خوردنی نیست...

کلی نامه اقدام نشده پرینت گرفتم و چیدم مقابلم...

صفحه سررسید از بالا تا پایین پر از  کارهاییه که باید انجام بشه...تلفنهایی که باید زده بشه...

تلفنم مدام زنگ میخوره و یه کار جدید ته لیست کارام اضافه میشه...

و من گره خوردم به یه تلخی....

یه تلخی بی چاره...تا خودم با خودم کنار نیام، این بغض گلومو رها نمیکنه...این پرده اشک از جلوی دیدم نمیره...و من... آروم نمیشم.......

دیگه نه فکر داشتن یه باغچه کوچک پر ریحون آرامم میکنه...

نه داشتن کافه ای با کف چوبی و دیوارهای پر از کتابخونه...

شاید دارم سرما میخورم...چون تنم درد میکنه...پوستم میسوزه...گلوم درد میکنه... من تمام بودنم درد میکنه..............:(

اگه خونه بودم بهترین کار این بود که یه دوش بگیرم و برم زیر لحاف و سعی کنم بخوابم...شاید وقتی بیدار میشدم دلتنگی خواب میموند...

اما من اینجام...سر کار...با مانتو شلوار رسمی و مقنعه...با یک لبخند تصنعی بر لب که یعنی همه چی آرومه...من چقد خوشبختم و کارها چقدر رو رواله...

یلدا ...

رفته بودم دفترشون برای جلسه...

سنشون کم نبود...موهاشون به سمت سفیدی میرفت...سالهای سال مدیر بودن و در پستهای مختلف...میز به فرم T بود. ایشون احتمالا برای اینکه من احساس راحتی کنم جای خودشون و در راس میز ننشستن و اومدن مقابل من نشستن...دستور دادن که آب جوش بیارن...آب جوش رو آوردن...روی میز نسکافه و کافی میت بود...تعارف کردن... من برای خودم ریختم...گفتن خانوما همیشه کافی میت رو بیشتر از نسکافه میریزن ولی ما مردا نسکافه غلیظ تر رو ترجیح میدیم...بعد تو فنجونش رو پر نسکافه کرد...من داشتم فکر میکردم پس مردا نسکافه غلیظ رو ترجیح میدن!

بعد جلسه رسمی شروع شد و من شروع کردم توضیح دادم که برای چی اومدم اونجا و ...ایشون فنجون رو برداشتن که نسکافه شون رو بخورن ولی جای دهنشون رو اشتباه نشونه گیری کردن و نسکافه رو ریختن رو پیرهن لیمویی روشن........

خدای من...یعنی من داشتم میمردم....اشک تو چشمام جمع شده بود و و داشتم از خنده میمردم...ولی خیلی جدی نشسته بودم و دو تا دستمال از جعبه دستمال کاغذی رو میز کندم و دادم دستشون...ایشون گفت نه طوری نیست! من اسپری مخصوص لکه بر دارم که الان اگه بزنم سریع لک رو پاک میکنه...اومدن پاشن برن اسپری رو بیارن که پاشون گیر کرد به صندلی...البته تعادل خودشون رو حفظ کردن...ولی من از فرصت نبودشون استفاده کردم و کلی خندیدم با خودم...

اینو نوشتم تو جواب یه دوستی که پرسید آخرین بار کی با خودت خندیدی :))

سلام به دوستان گلم 

ممنون از دوستانی که زحمت کشیدن، وقت گذاشتن و برادریشون رو ثابت کردند...خیلی دوست داشتم که دوستان دیگه هم همکاری میکردند... بخصوص دوستانی که اعلام آمادگی کردند...البته مطمئنم که اگر شرایط فراهم بود و مشکلی نبود، اونها هم همکاری می کردند...

.

صداها عالی بودن...مطمئنا" انتخاب صدا بین اونها خیلی سخت خواهد بود براتون...

1- لطفا دو صدا از بین صداهای دوستان انتخاب کنید (یک نفر از بین خانومها و یک نفر از بین آقایون) و بهشون رای بدید... تا در مرحله بعد دو برنده با هم رقابت کنند...

2- مهلت انتخاب : روز سه شنبه 4 اردیبهشت

3- ترتیب فایلها و اسامی، متفاوته...

.

دوستان عزیزی که در این دوره از بازی وبلاگی

" تنها صداست که می ماند 2"

شرکت کردند:

.

فرشته جان (صدای شماره 5)

مریم جان (صدای شماره 1)

اسی جان (صدای شماره 3)

حوا جان (صدای شماره 6)

خانوم آقا سعید (صدای شماره 8)

خودم یلدا (صدای شماره 9)

دوست ناشناس (صدای شماره 2)

جناب باران (صدای شماره 10)

محمدرضاخان (صدای شماره 11)

ابوالفضل خان (صدای شماره 4)

 آقا سعید (صدای شماره 7)

جناب دچار (صدای شماره 13)

پیمان خان (صدای شماره 16)

مرتضی خان (صدای شماره 14 و 15)

شهرام خان (صدای شماره 12)

میثم خان (صدای شماره 17)

.

.

.دوستان، توجه داشته باشید بعضی صداها بصورت استریو ضبط شده اند، اگر از گوشی برای گوش دادن استفاده میکنید، هر دو گوشی رو در گوش بگذارید...

.

.

این شما و این صداهای دلنشینتون....

.

.

صدای شماره 1

http://bayanbox.ir/info/1566744541907520331/1



--------------

صدای شماره 2

http://bayanbox.ir/info/3158858161617362296/2



--------------

صدای شماره 3

http://bayanbox.ir/info/4222161328082258587/3



--------------

صدای شماره 4

http://bayanbox.ir/info/6836335341235966754/4



--------------

صدای شماره 5

http://bayanbox.ir/info/5514494504552934442/5



--------------

صدای شماره 6

http://bayanbox.ir/info/6570246776950942275/6



--------------

صدای شماره 7

http://bayanbox.ir/info/4724223172639386723/7



--------------

صدای شماره 8

http://bayanbox.ir/info/7952450412448053926/8



--------------

صدای شماره 9

http://bayanbox.ir/info/4337795090815854214/9



--------------

صدای شماره 10

http://bayanbox.ir/info/3910494322917334254/10



--------------

صدای شماره 11

http://bayanbox.ir/info/4087953205180050336/11



--------------

صدای شماره 12

http://bayanbox.ir/info/3965134782596155897/12

--------------

صدای شماره 13

http://bayanbox.ir/info/2463897397063460260/13



--------------

صدای شماره 14

http://bayanbox.ir/info/1685968292804555421/14



--------------

صدای شماره 15

http://bayanbox.ir/info/6438637572460919222/15



--------------

صدای شماره 16

http://bayanbox.ir/info/4079276253879096696/16


 

--------------

صدای شماره 17

http://bayanbox.ir/info/3391883989095045234/17