هنوز

هنوزم آسمانم را تو خورشیدی....

هنوزم آسمانم را تو خورشیدی....

هنوز

چشمم به لطف توست،
اگر زنده ام هنوز....

عاصی و رو سیاه،
ولی بنده ام هنوز....


آخرین نظرات

سلام به دوستان عزیز...

تو پست قبل صحبت از در یخچال شد!

یه بازی جدید:) :عکس بندازید از در یخچالهاتون تا روز جمعه و بفرستید برام، تا دوتا بازی داشته باشیم:

- کدوم عکس رو کی فرستاده

- کدوم در یخچال قشنگتر تزئین شده

موافقید یا حسش نیست؟ :)

.

پی نوشت1:

اولین عکس دریافت شد

پی نوشت2:

ممنونم از اسی جان، پاییز جان و میثم خان

یلدا ...

نظرات  (۱۳)

اگر آقایون هم ، عکس بندازن و شرکت کنند موافقیم :))
یعنی  این‌ بازی صرفاً برای خانم ها نباشد :) 

ما یخچالمان پُر و خالی است :))


سلام :)
وقت بهاری تون بخیر :)

پاسخ:
سلام باران جان:*

امیدوارم که مشارکت داشته باشن:)
سلام :)

حسش هست
خوبه ^_^
پاسخ:
سلام اسی جان :*

پای ثابت بازیها و مسابقه ها و البته برنده همیشگی :)
عزیزم :))))

خجالتمان ندهید ;) 😆

اصلا ورود من به این وبلاگ با شرکت تو مسابقه بود :)
پاسخ:
راس میگم دیگه :)

خوش شانس بودم که مسابقه برگزار کردم پس :*
من خوش شانس بودم که پیدات کردم :****
پاسخ:
قربونت برم :*
ایده خوبیه :)
پاسخ:
برای سرگرمی خوبه... :)

همکاری میکنید؟
یخچال خریدیم چشم
پاسخ:
باشه...
حسش هست! :)
ایشالا تا جمعه میفرستم..

پیش بینی صاحب یکی از تصاویر
اونی ک برچسب و یاداشت داره روش، واسه شماست -_-
پاسخ:
چه خوب
ممنون از همکاری همیشگیتون...

نه برچسب داره نه یادداشت :))
عههه.. الان من اومدم یه جایی ک وجود خارجی نداره!😮😀
پاسخ:
چجوری اومدین اینجا؟؟!!!
کلاً دیر رسیدم :/  :)
درحال حاضر دریخچال ما سفیده و چیزی روش نیست :)
پاسخ:
جدی؟:))
چجوری اومدین اینجا؟!

بهار را باور کن 


بهار را باور کن

باز کن پنجره‌ها را، که نسیم
روز میلاد اقاقی ها را
جشن می‌گیرد
و بهار
روی هر شاخه، کنار هر برگ
شمع روشن کرده ست.

همه چلچله ها برگشتند
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکپارچه آواز شده ست
و درخت گیلاس
هدیهٔ جشن اقاقی‌ها را
گل به دامن کرده ست

باز کن پنجره‌ها را ای دوست
هیچ یادت هست
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگ ها پژمردند؟
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟


هیچ یادت هست؟
توی تاریکی شب‌های بلند
سیلی سرما با تاک چه کرد؟
با سر و سینه‌ء گل‌های سپید
نیمه شب باد غضبناک چه کرد؟
هیچ یادت هست؟


حالیا معجزه ء باران را باور کن
و سخاوت را در چشم چمن زار ببین
و محبت را در روح نسیم
که در این کوچه‌ء تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقی ها را
جشن می‌گیرد!



فریدون مشیری




یلدا خانوم :)

#باز کنید پنجره ها را ، که نسیم 

روز میلاد اقاقی ها را جشن می گیرد

و بهار

روی هر شاخه ، کنار هر برگ 

شمع روشن کرده است .


پاسخ:
مرسییییی


باران چجوری کامنت میذارین؟؟؟؟!!!!
سلام 
این یه رازه :)))















این پست ، آخرین پست تون ، تو وبلاگتون  بوده و گویا موقعی که وبلاگ رو  از دسترس خارج کردین تو قسمتی که میخواستین خارجش کنید 
به لطف خدا و دعای خیر ما از قلم افتاده و جا مونده:)) و پاک نشده:))
# اینجا شده میانبر ماها ، شکر خدا 
حالا که اینو گفتم نرین یهو خدای ناکرده راه میانبر رو هم ببندین !!!



طاعات و عباداتتون قبول درگاه حق.


+
انصافا باز کنید این پنجره ها رو ، دلمون گرفت از بس اومدیم اینجا و با پنجره های بسته روبرو شدیم.
یلدا خانوم چطور دلتون میاد و اومده که ببندین اینجا رو آخه؟!:)


++
خواهش میکنم یلدا بانو 💚

پاسخ:
جدی میگی باران؟!
پس چرا خودم نمیبینمش!!!!


طاعات و عبادات تو هم قبول عزیزم:*
اینطور بنظر میرسه :)
چون خودتون دسترسی به این قسمت از پستتون تو پنلتون ندارین :)
احتمالا اگر تو پنل تون خارج بشین و حتی بیاین این" لینک "رو بزنید و بخونین دسترسی پیدا میکنید :)



+
ممنونم:*
پاسخ:
چه جالب!
۳۱ خرداد ۹۸ ، ۱۵:۲۱ جناب منزوی
کلاً کارم اینه که دیر به دیر میام
فکر کنم از خود ماه رمضون تا به الان نیومدم بیان :)

اونجا که گفتید: " چجوری اومدین اینجا " منظورتون چجوری اومدم تو این مطلب ؟
پاسخ:
منم همینطورم...

نه ازون جهت گفته بودم که پستهارو پاک کرده بودم...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">