هنوز

هنوزم آسمانم را تو خورشیدی....

هنوزم آسمانم را تو خورشیدی....

هنوز

چشمم به لطف توست،
اگر زنده ام هنوز....

عاصی و رو سیاه،
ولی بنده ام هنوز....


آخرین نظرات

امروز یه بی ام و 518 پیچید جلوی ماشین و منو پرت کرد به شانزده هفده سالگیم...همون روزایی که آرزوی داشتنشو داشتم...اون موقعها برام داشتن بی ام و نماد ثروت نبود...نماد منحصر به فرد بودن بود...چون به نظرم پسر همسایه مون خیلی منحصر به فرد بود و اون یه بی ام و 518 داشت! ضمن اینکه ماشین اون برق میزد ولی ماشین آهوی ما برق نمیزد :)

آرزوی داشتن بی ام و همینجوری دست نخورده مونده بود گوشه ذهنم تا امروز که پیچیدنش جلوی ماشینم باعث شد که این آرزوم یادم بیاد و فهمیدم که دیگه نمیخوامش....خیلی وقت بود که دیگه نمیخواستمش ولی حواسم نبود...این آرزو همونجوری دست نخورده مونده بود تو یکی از کشوهای ذهنم...مثل چندین و چند آرزوی دیگه که اونجا موندن...آرزوی معمار شدن...آرزوی شاعر شدن...آرزوی مانکن شدن!...

پشت بی ام و 518 میروندم و سعی میکردم یکی یکی کشوهای ذهنمو باز کنم و آرزوهای قدیمیم رو به یاد بیارم...تا اینکه بی ام و 518 پیچید تو یه کوچه و رفت...

خیلی از آرزوهای قدیمی دیگه مال من نیست...

مال زنی که حالا بلده قورمه سبزی رو چجوری جاافتاده و خوشمزه درست کنه...بلده چجوری کارهاش رو تو محیط کاری انجام بده و اوکی پروژه ش رو بگیره...بلده ساعتها با گلدوناش ور بره و جابجاشون کنه و بهشون برسه...بلده .....

حالا دیگه مدل آرزوهاشم عوض شده...

آرزو داره خونه ش امن و آروم باشه...با دخترش یه ارتباط عاطفی و منطقی معقول داشته باشه...زن خوبی باشه...دختر خوبی باشه...مادر خوبی باشه...

یه خونه تکونی اساسی هم این ذهن بازیگوش میخواد...........

یلدا ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">